دفترچه ی خاطرات من

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

همیشه ناراحتیامو میارم اینجا‌.چون اینجا تنها جاییه که میتونم راحت تمام فکرمو توش خالی کنم. :)چقدر خستم. فکرم. روحم‌.نمیدونم باید چیکار کنم.اه‌. حتی نمیتونم بنویسم. :/خدایا بد میکنی با من. منم میتونستم مثل خیلیای دیگه باشم.درسته خودم انتخاب میکنم. گذاشتی به عهده ی خودم. ولی بی انصاف حداقل ...خدایا بازم شکرت. :)فعلا همینقدر بسه. شاید بالاخره تونستم بنویسم. :((((+ نوشته شده در  شنبه نهم دی ۱۳۹۶ساعت 21:50&nbsp توسط مریم  |  دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 0:51

مگر میشود زندگی مرا به هم ریخته آفریده باشد خدای دانه های انار. با هر نفسم بغضی را فرومینشانم که روزهاست گلویم را میفشارد. بغضی سرشار از عشق سرشار از دلتنگی. خدایا شکرت. به قول بنده خدایی ما اگه شانس داشتیم ی جاییمون پیدا بود. کسی نمیاد سراغمون نمیاد نمیاد وقتی میاد یا کوچیکتره یا خیلی بزرگتره یا زنو بچه داره یا سلامتی کامل نداره یا خارجه یا کلا خارجیه. :))) بعضیا هم هستن که تا ی لبخند بهشون میزنی فکر میکنن خبریه !!! بازم خدایا شکرت. :))) به کجا داریم میرسیم. :)))) + نوشته شده در  شنبه بیست و دوم آبان ۱۳۹۵ساعت 21:20  توسط مریم  |  دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 57 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

مهمان داریم. *-*

یک مهمان بسیار بسیار ویژه.

دخترک کوچولوی 10 ماهه ی من. *-*

بعار خانم عزیز دل دختر خاله ی ناز نازی من. :)

از فردا 6 صبح تا شنبه پیش منه. ( البته با مامانش )

حال ما هم خوب است. :))

در اتاقمان مشغول کمد زدن هستیم. کمی. فقط کمی ذوق این کمد را داریم. :))))

پدر به کربلا رفته و ما اکتیو شدیم. :))

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۵ساعت 18:34  توسط مریم  | 
دفترچه ی خاطرات من...
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 59 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

تو آلودگی این شهر درندشت دلم عجیب هوای پیاده روی کرده. مهم نبود که گرمه یا آلودس فقط مهم پاییز بودنش بود. :) تو راه برگشت قدم زنان از کوچه پس کوچه به نا گه به کوچه ی " پارک امین الدوله  " رسیدم. مدتها بود که وقتی از کنارش رد میشدم دوسداشتم برم توش امروز خیلی اتفاقی سر از این کوچه ی خلوت دراوردم.درسته اون بافت قدیمیی که من هرگز ندیمو نداشت ولی حسشو که داشت. *-* شاید سالها پیش امین الدوله به همراه بانو مریم خاتون در آن کوچه که زمانی بخشی از حیاط خانه ی بزرگ و پر درخت شاهانشون بود قدم میزدند. زوج عاشقی که توانستند بر سکوت ظالمانه ی عشق غلبه کنند. در آن زمان که در اندرونی شاه در کاخ گلستان کسی نمی دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 61 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

نمیبخشمت خدا. نمیبخشم. این حق ما نبود. این انصاف روزگار نبود. شاید توش حکمتی باشه که حتما هست، نمیدونم. با حکمت یا بی حکمت انصاف نبود اینجوری. وقتی خودمو با خیلیای دیگه مقایسه میکنم میگم این انصاف نبود. کاری که با ما کردی. میدونی ته نامردی بود حکمتت. این حکمتت فقط برای ما بود؟ برای خانم ها و آقایان ایکس نمیتونستی حکمت بذاری ؟ آره، آره خدا، حسودیم شد. همیشه به بارونت قسمت میدم. به نعمت و رحمت پاک و بی منتت. نمیدونم چرا ولی این قسمو دوسدارم. خدایا شکرت. + نوشته شده در  دوشنبه یکم آذر ۱۳۹۵ساعت 22:4  توسط مریم  |  دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 65 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

دیدی ای دل که غم یار دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کردمریم متولد 22/9/1372 ساعت 8 صبح روز 2 شنبه بیمارستان طوس،تهران.علاقه مند شدید به پاستیل. خیلی احساساتی، با جنبه،خجالتی، قوه ی تخیل عالی، اشکم زود در میاد دوس دارم ولی همین اشکه نمیذاره حرفموبزنم یا از خودم دفاع کنم به خاطر همین سکوت و به اشک ریختن در جمع ترجیح میدم. از عرب و زبان عربی و هر چیزی که به این عرب ها ربط داشته باشه بدم میاد تا اونجایی هم که بتونم سعی می کنم از کلمات عربی استفاده نکنم. وطن پرست، عاشق ایران، حافظ، فردوسی، سعدی، نظامی،کوروش و خاندان هخامنشی و زرتشت هستم.(مسلمانم) شعار نمیدم مثل خیلی ها که فقط حرف می دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 64 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

تو تمام این روزها امشب نبودنتو با تمام وجودم احساس کردم.

امشب بیشتر از همیشه بهت نیاز داشتم.

به هم صحبتیت به درک کردنت. به بودنت دوست داشتنت ...

+ نوشته شده در  جمعه پنجم آذر ۱۳۹۵ساعت 23:23  توسط مریم  | 
دفترچه ی خاطرات من...
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 59 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

این روزا که خیلیا دارن نارنجی میشن بد نیست که ماهم یک پست نارانجی بذاریم.  خوندن این پست که بخشی از خشونت هارو نام برده خالی از لطف نیست. انقدر حرف زیاد هست که سکوت میکنم. سال ها پیش در پست 198 یک متن بلند بالایی نوشتم به نام رنجی به نام دختر بودن که با ذکر منبع از وبلاگ سفونی زندگان اونموقع ها 6 کپی برداری شده بود. الان شده 8. :) چون طولانیه تکرارش نمیکنم. تو آرشیو تیر 93 هستش. خلاصه بگذریم. خیلی ها نارنجی پوشیدنو پست هایی در رابطه با خشونت علیه زنان نوشتند ولی هنوز در باور وجودیشان این است که مرد از زن برتر است رانندگی مردها بهتر پزشکی مردها بهتر و ... و حتی خیلی ها با افتخار میگوند ما مثل م دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 87 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

دفترچه ی خاطرات من...
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 65 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29

دیدی ای دل که غم یار دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کردمریم متولد 22/9/1372 ساعت 8 صبح روز 2 شنبه بیمارستان طوس،تهران.علاقه مند شدید به پاستیل. خیلی احساساتی، با جنبه،خجالتی، قوه ی تخیل عالی، اشکم زود در میاد دوس دارم ولی همین اشکه نمیذاره حرفموبزنم یا از خودم دفاع کنم به خاطر همین سکوت و به اشک ریختن در جمع ترجیح میدم. از عرب و زبان عربی و هر چیزی که به این عرب ها ربط داشته باشه بدم میاد تا اونجایی هم که بتونم سعی می کنم از کلمات عربی استفاده نکنم. وطن پرست، عاشق ایران، حافظ، فردوسی، سعدی، نظامی،کوروش و خاندان هخامنشی و زرتشت هستم.(مسلمانم) شعار نمیدم مثل خیلی ها که فقط حرف می دفترچه ی خاطرات من...ادامه مطلب
ما را در سایت دفترچه ی خاطرات من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khaterat7293o بازدید : 60 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:29